بهاران خجسته باد

قرارمان این است که از بهار بگوییم از هوای تازه از غرق شدن در سبزی بهار از لطافت نسیم و بوی مریم بوی یاس از دوستیها!! قرارمان این است که از خوشیها بگوییم و دلخوشیهااز عید و نو شدن از بخشیدن و به بهانه عید ادامه دوستیهایی که شاید کمی آینه شان مکدر شده! قرارمان اینست که از وصال بگوییم و نه از هجران از با هم بودنها با هم خندیدنها از دلگرمیها از پر کشیدنها پرواز کردنها ناز شدنها نیاز شدنها.از دوستت دارم ها! قرارمان اینست که حتما امسال آتش روشن کنیم و از روی آن بپریم و فریاد بزنیم و تمام دردهایمان رنجهایمان غصه و رنجشهایمان را در اتش بریزیم و بسوزانیم و انقدر بپریم و بپریم و بپریم تا آتش از رو برود..تا روزگار از رو برود..تا دنیا از رو برود و تا اهریمن از رو برود

از همه شما که در سال گذشته همدم تنهاییم رنجهایم شادیهایم درد و دلهایم و...بودید بی نهایت سپاسگزارم از صمیم قلب آرزو میکنم که روزهای خوبی داشته باشید نوروز تون واقعا خجسته باشه و سال ۹۲ سال خوبی برای همه باشه دعا میکنم که هر آنچه خیر تک تک شما هست پیش بیاد..

میخواهم خدا را باور کنم هر چند که ساکت است و خورشید را هرچند که نمیدرخشد..

این پست کاملا بی تربیتیست!

 آقا ما قبلا که اوضاع اقتصاد اینقد بد نبود گاه گاهی میزدیم بیرون از کشور نه واسه خرید و این چیزا نه فقط برا اینکه به چشمامون بفهمونیم رنگهای دیگه ایی هم هست. خب من مشکل زبان ندارم تقریبا به اندازه رفع احتیاج بلدم بگذریم ما با دوستمون رفتیم مادرید قبلا هم رفته بودم .جاذبه های اسپانیا یکی گاوبازیه که من اصلا تحملشو ندارم یکی هم رقص فلامینگو که این رقصه واقعا قشنگه و دیگه خب جاهای تاریخی هم زیاد داره کلیساهای جالب .. بناهای تاریخی بازم بگذریم که اونجا همه چیش برای ماها جالبه من زبان اسپانیاییم خوبه و هر بار که میرفتیم رستوران یا هر جایی من حرف میزدم تا اینکه دوستم گفت این بار من حرف میزنم گفتم باشه رفتیم یه رستوران شیک اینم بگم در زبان اسپانیایی یه دونه آ کنار کلمه باشه مونثه و اگر او باشه مذکر و مسلما معنیشم متفاوته یعنی باید دقیق حواست باشه که چی میگی (آروز)arroz یعنی برنج و (پویو) pollo یعنی مرغ (دوس)dos یعنی دو.. آقا چشمتون روز بد نبینه دوست بنده هم با کلی ژست نه ورداشت نه گذاشت به آقاهه گفت( دوس آروز  کن پویا )dos arroz con pollaمرده بدبخت سرخ شد و به لکنت افتاد و منم که از شرم زدم تو صورتم و باور کنید  تمام رستوران شروع کرد دور سرم چرخیدن هنوز یاد اون روز میوفتم بدنم میلرزه من برا اون مرد توضیح دادم که مشکل زبان هست و ببخشید و دوستم هی میگفت چیه مگه چی گفتم گفتم خدا مرگت بده چقد گفتم این زبان مثل انگلیسی نیست به جای پویوpollo گفتی پویاpolla و این پویاpolla یعنی...دوستم وقتی فهمید  گفت خاک بر سرم حالا این آقاهه چی فکر میکنه؟گفتم هیچی شاید بفهمه منظور بدی نداشتیم گفت میخوای بریم گفتم کجا حالا که سفارش دادیم!! خوردیم ولی انگار زهر مار خوردیم از خجالت..حالا قیافه این بنده خدا که رفت ونزوئلا درست مثل قیافه ما اونروز شده بود یعنی از طرفی خجالت میکشید از طرفی کاریش نمیشد کرد..برا من قابل درکه که تا این دستاشو برده بالا اون خودشو انداخته تو بغل این و اینم دیده که زشته تو مراسم تشیع پسرش  خودشو بکشه کنار ولی از این لجم میگیره که چه فتنه ها برپا کردن وقتی ف ر ح با کارت ر رقصیده بود!همینو کردن پیرهن عثمان که هی مردم ببینید کارمون به کجا رسیده که ملکه مون ف ا ح ش ه شده بلا نسبت ..حالا اصلا این حرفای خاله زنکی هیچ دردیرو دوا نمیکنه به ما چه من پاشم برم برنجم ته گرفت

خدایا:نعمت سلامتی مبدا همه نیازهاست و عاقبت به خیری مقصد همه نیازها بین این مبدا تا آن مقصد والاترین نیازها دلخوشیست ..به بزرگیت سوگند در این واپسین روزهای سال آنرا به تمامی عزیزانم عطا فرما

پی نوشت:در زبان اسپانیایی دو تا L ی خونده میشه!!       

÷ی نوشت2:  هی به هم تبریک نگیم نه خبری از شادی هست نه بوی عید فکر کنم از وقتی فرهاد از دنیا رفت نه بوی عیدی میاد نه بوی کاغذ رنگی ما همه همینطور الکی زمستونو سر کردیم و خداییش خستگیمونو هم در نکردیم و شایدم از همون وقتی که پدربزرگ رفت..مرد

یک پست مادرانه

سلامی چو بوی خوش مهربانی

 ۱۱ ماه و هفده روز گذشت بعضیا در این مدت عاشق شدند و بعضیا تنها موندن خیلیا دلشون شکست و عده ایی دل شکوندن خیلیا به سرای باقی رفتند و بعضیا به جمعمون پیوستند خندیدیم گریه کردیم حرفهای خوب زدیم و گاه به زمین و زمان بد و بیراه گفتیم اما هر چه بود و هر چه کردیم گذشت همیشه همینطوره تنها چیزی که میمونه خاطره هاست خدا کنه که خاطره بدی تو ذهن هیچکس نگذاشته باشیم امیدوارم که سالی رو که پیش رو داریم زمان رسیدن به چیزهایی باشه که آرزو داریم

من همیشه همه چیزو مادرانه دوست دارم یعنی یا چیزیرو دوست ندارم یا اگر دوست دارم بی قید و شرطه مثلا کشورم دوسش دارم همین که هست.. مردم رو با همین فرهنگ..دوستامو با همین خصوصیاتی که دارن و خیلی چیزای دیگه.. دخترم گاهی منو سرزنش میکنه که چرا با همه مدارا میکنم اما دیروز که اومد و  تو یه مورد کلافه شده بود  و  احساس کرده بود نمیتونه رابطه هاشو مدیریت کنه  گفت مامان من چیکار کنم؟ گفتم ببین برای اینکه وجودت مایه آزار و اذیت اطرافیانت نباشه اولین چیز گذشت هست باید بگذری حالا اگه یه روز دوستت حوصله نداشت و باهات بد حرف زد درخت دوستی چندین ساله رو از بیخ نکنی.دوم مناعت طبع هست فرق نمیکنه چقدر ثروتمندی اما ببخش و خسیس مباش همین که داری رو با دیگران تقسیم کن.بعد انسانها رو بپذیر با تمام اخلاقیات و اعتقاداتشون احترام بذار به عقاید دیگران و هیچوقت قضاوت مکن.اگر کسی غیبت میکنه لازم نیست بگی غیبت نکنید و بزنی تو ذوقش فقط حرفو عوض کن.اگر دیدی زنی بد نام هست لازم نیست باهاش دوستی کنی ولی بهش بی احترامی هم مکن و با میمیک صورتت ادای مقربین درگاه خدارو در نیار.یکی دوست داره پولشو طلا بخره دیگری لوازم ارایش اگر از تو مشاوره اقتصادی خواست راهنماییش کن وگرنه به تو اصلا مربوط نیست که با پولش چه میکنه. وووو در نهایت مردم داری رسمی داره اگر همش بگی من همینم که هستم یه روز میبینی تنهایی خیلی تنها و اون روز روز خیلی سرد و تلخیه..خب من نصیحتو دوست ندارم شما هم دوست ندارین ولی دلم خواست حرفاییرو که به دخترم زدم به شما هم بگم

تو بیایی همه ساعتها ثانیه ها از همین روز همین لحظه همین دم عید است

 روزهاتون بهاری زندگیتون از غصه خالی بوی نرگس در وجودتون جاری و همه نگرانیهاتون خیالی

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

سعادت گرچه بیرنگ است ارادت همچنان باقیست

آلبرت انیشتن میگه دنیا جای خطرناکیست نه بخاطر انان که اعمال شیطانی انجام میدن بلکه بخاطر اونایی که میبینند و هیچ کاری نمیکنند منم گفتم البرت جان اونوقت تو میایی بچه هامونو بزرگ میکنی؟

آقا من هر بزرگسالیرو میبینم میگه زمان ما چنین و چنان دخترارو آفتاب و مهتاب نمیدیده اعتیاد نبود پسرا دوشادوش پدراشون و دخترا همه کدبانو..من هنوز نفهمیدم این اشعار عاشقانه توهم نویسنده بوده یا این سابقه مواد و اعتیاد که تو کتابای تاریخ اومده بازم دروغ تاریخیه؟ من مسئله رو باز نمیکنم چون بد آموزی داره فقط میگم گر پرده بر افتد نه تو مانی و نه من!

دیروز صبح ساعت شش که دخترم داشت دوش میگرفت که بره دانشگاه یه دفعه صداش بلند شد مامان داره حالم بد میشه من طوری از تو تختم پریدم که دستم محکم خورد به دیوار و ورم کرد رفتم دیدم رنگش مثل گچ سفید شده فشارشو گرفتم ۷ بود فوری براش شربت عسل درست کردم و کلی کارای دیگه تا بهتر شد از دیروز همش فکر میکنم هیچی تو دنیا برام مهمتر از سلامتی دخترم نیست و یه وقتایی که غر غر میکنم از سر بی دردیه دستم اینقدر درد میکنه که کیفم امروز از روی شونم افتاد ولی به دختر نشون ندادم..گفتم ول کن ما سفر وپول و زندگی انچنانی نخواستیم همین یه ذره سلامتیرو ازمون نگیره ممنونشیم

خب خدارو شکر که فلات سرسبز ایران در صحت و سلامتی به سر میبره و تحریمها هم برداشته شد و همه چی ارزان مردم هم که همه خوشحال با جیبهای پر عازم هاوایی و هانالولو و نیس و پاریسند و بیکار هم که نداریم خیانت و جنایت هم که برچیده شده و میرویم که بهار زیباییرو در کمال شادی آغاز کنیم ....ا چرا چپ چپ نگاه میکنین خودم تو کتاب راز دیدم نوشته چیزاییرو که میخوایین یه جایی بنویسین منم اینجا نوشتم!!

اصلا میدنین چیه.ما قطره شما آبشار نیاگارا ما حقیر شما کورش کبیر ما واشر شما ارباب حلقه ها ما طرح مسکن مهر شما برج العرب ما مینیم نسبی شما ماکسمم مطلق ما مداح شما دی جی ما کویر لوت شما جنگل بلوط ما بیست و سی شما بی بی سی اصلا ما قیژ قیز دیال آپ شما امواج وایر لس ارادت از این بیشتر دوستتون دارم

شله قلمکار

دوستان عزیزم سلام:

خدا قوت به همه زنان خوب کشورم که در حال زدودن ناپاکیها از منازلنند و همچنین به مردان  که در حال تلاش برای معاشند. تلاش که چه عرض کنم شاید بهتر بگویم جنگ یا چهاد..زندگی اینروزها شدیدا علاقه مند شده به بازی بزن و بدو ولی فرقش با بازی زمان بچگی ما اینه که این بار فقط زندگیست که میزند و ماییم که میدوییم..بگذریم که عده ایی قبلا نزدیک عید خیلی از وسائلشونو عوض میکردند اما الان هنر که بکنند دستگیره های آشپزخانه را نو کنند اما اعتقاد همیشگی من این بوده که باید پا را داخل زندگی پر تشریفات و تجملات نگذاشت که انتها ندارد. چون اگر وارد تجملات شدی خوراکت دق میشود و بس!

۲-خدا رحمت کند الکساندر پوپ را همان شاعر انگلیسی را میگویم که چند سال قبل گفته:

   We think our fathers fools, so wise we grow. Our wiser sons, no doubt will think us so.

یعنی ما فکر میکردیم پدرامون نمیفهمند بی شک پسرامونم همین فکرو در باره ما میکنند دقیقا بعضی از این بچه های ما چون میبینن ما تفاوت اوپشنای بوگاتی با لامبرگینی نمیفهمیم یعنی هیچی دیگه حالیمون نیست یعنی همچین روزگاری شده ها.حالا یه وقت بیکار بودین جمله های این خدا بیامرز الکساندر پوپ رو بخونین جالبه!

۳-بهار که میاد همه منتظر یه اتفاق خوبیم امیدوارم اون اتفاقی که مد نظرتون هست براتون بیوفته

۴-اینروزها خرید که میروم عجیب احساس امریکایی بودن میکنم چون هیچ غلطی نمیتونم بکنم!

۵-دیدین که خیلی فکر کردیم و رنج بردیم برای اتفاقاتی که انتظارشو نداشتیم.حرفایی که دلمونو شکست.ارزوهایی که بر دلمون موند وووو خیلی چیزای دیگه...پس باور کنیم همچین که میگن ما کاره ایی نیستیم و کاری ازمون برنمیاد... پس بیخیال.

پی نوشت:ارسال فایل صوتی برای ساخت کتابخانه مجازی برای نابینایان  گام کوچکیست برای احساس رضایت از خویش در این اقدام انساندوستانه پیشتاز باشید